اگر به ریشه کلمات تشویق و تحسین توجه کنیم تفاوتها جوری مشهود میشن که انگار نصف راه رو رفتیم
تشویق از شوق میاد. بعنی حریص یا آرزومند کردن
تحسین از حسن میاد. یعنی خوبیها رو گفتن
وقتی که من معلم دانشآموز رو تحسین میکنم یعنی دارم درباره رفتار یا نتیجهي تلاشی صحبت میکنم که ارزشمنده و حسن تلقی میشه. یعنی یادآوری و آگاهسازی فرد از ارزشی که به بار آورده یا رفتار ارزشمندی که داشته. این هویت سازه!
اما حین تشویق دانشاموزان ممکنه هدف و تلاشم افزایش انگیزه فرد برای انجام کاری باشه! مثلا بخوام دانشاموز رو سر ذوق بیارم یا هیجانی بدم تا تمایل به اقدامی پیدا کنه!
یه چیز مهمتر دیگه اینکه تحسین متضاد یا واژه مخالفش انتقاده!
اما تشویق مخالفش تنبیه!
در واقع تشویق و تنبیه رفتارهای هیجانیتری هستند پس باید محتاط بود
اما تحسین و نقد هر دو باید از منطق و تفکری بیان…
شاید از منظر عمومی هردو به یک معنی باشند و نهایتا الفاظی مثل (درست و غلط) بهشون اضافه بشه اما با بازتعریف کلمات میشه تو حرفه ها دقت نظر ادبی رو بالا برد و از سوبرداشت ها جلوگیری کرد.