اموزش زندگی بدون خشم در مدارس

نظرتون چیه یه بخشی تحت عنوان زندگی بدون خشم به آموزش های مدارس اضافه بشه؟؟

به بچه ها یاد بدیم چه جوری احساسات خودشون رو بشناسن، کنترل کنن و درست به نیازهاشون پاسخ بدن.

مهارت ارتباط با خودشون و دیگران رو باید از مدرسه یاد بگیرند.
موافقید؟

1 پسندیده

سلام خانم سعیدی
خب خشم هم یکی از احساساته
چرا این عنوان رو انتخاب فرمودید؟

1 پسندیده

چقدر قشنگگگگ😍
صلح واقعا خیلی خوبه
متاسفانه این روزها کل‌ جامعه به هم پیچیده…
خشم هم هر روز بیشتر میشه!

اگر ما ما معلما این کارو نکنیم، کی بکنه؟
من خیلی موافقم
حداقل میشه یک ربع در روز رو بهش اختصاص داد
اما به چه شیوه‌ای؟

1 پسندیده

سلام
به نظرم کنترل خشم مهارتی است که همه باید بیاموزند.

1 پسندیده

چه جالب خانم گلپا!
من هم دقیقا میخواستم این رو خدمت همکاران عرض بکنم
انسان با ۵ احساس اصلی به دنیا میاد و هرکدام در مسیر زندگی‌اش نقشی دارند
۱. لذت یا همان شادی
۲. غم
۳. ترس
۴. تنفر
۵. خشم
هر کدام از این احساسات نباشند، انگار چیزی را گم کرده‌ایم
دقیقا شبیه کارتون درون بیرون ۱

2 پسندیده

بله!
مدرسه یا زندگی بدون خشم نمیشه!
اتفاقا دانش‌آموزان بسیار باید این احساس رو بشناسند و بتونن شیوه درست بروزش رو پیدا کنند
شما تصور کنید موقعیتی رو که کودکی خدای ناکرده مورد ظلم، سواستفاده یا قلدری قرار می‌گیره…
نمیتونیم خشم رو حذف کنیم
مثل غم یا ترس!
این احساسات همگی جزوی از وجود ما هستند! باید باهاشون صمیمی باشیم و بشناسیمشون

اگر دانش آموزان رو نسبت به احساساتی که فکر می‌کنیم منفی هستند کاملا ایزوله نگه داریم، برای دنیای فردا آماده نمی‌شن و در جامعه بسیار آسیب میبینن!

مثلا فرض کنید دانش‌آموز کاس پنجمی که هنوز والدینش ایشون رو به مجلس ترحیم نمی‌برند و درباره ماهیت مرگ هیچ صحبتی با ایشون نشده. در واقع این والدین، نمیتونن مرگ رو از زندگی فرزندشون حذف کنند! فقط بهش فرصت آشنایی با این موضوع رو در یک فضای امن گرفتند و حالا ممکنه اگر خدایی ناکرده باهاش مواجه شد، احساسات شدیدتری رو تجربه کنه!

میتونیم به دانش‌اموزان آموزش هایی در رابطه با کنترل احساسات بدیم
اینکه بروز خشم نباید به کسی آسیب بزنه
یا اینکه چطور میتونیم به ترسمون غلبه کنیم
اما نمیتونیم اون‌ها رو به زور همیشه شاد، با همه مهربان و بخشنده ببینیم.
گاهی نباید بخشید :) نمیشه شاد بود :) و خطرناکه اگر با هرکسی مهربان باشیم!
دانش‌آموزان منِ معلم باید برای اون دوران هم آماده باشند…

1 پسندیده

اوه بله!
مطمئنم حرف هایی که الان داریم می‌زنیم به ذائقه برخی خوش نمیاد!
اما با شما موافقم
مثلا تصور کنید موقعیتی که همین چند وقت پیش برای ما پیش آمد: اسرائیل به ایران حمله کرد
در این موقعیت کودکی که به سنی رسیده که درکی از جنگ، میهن و دشمن داره قطعا خشم رو تجربه می‌کنه و این خشم حالا باید مدیریت بشه نه سرکوب

یا مثلا موقعیتی که خدای ناکرده دانش‌اموزی با دست درازی مواجه میشه!
مسلما نباید در صلح بمونه یا حتی در سکوت
باید بلد باشه چکار کنه

ما در روز نیروی انتظامی جناب سروانی رو به مدرسه دعوت کردیم تا با بچه‌ها درباره خودمراقبتی صحبت کنه و ایشون از بچه‌ها می خواست اگر موردی براشون پیش اومد که فرد ناشناسی به زور میخواست بهشون مهربونی کنه (مثلا حتما این شکلات رو بخور یا بیا بریم خونه ما با فرزندم بازی کن) باید فریاد بزنن و عدم موافقتشون رو بلند اعلام کنند!
این یک خشم بازدارنده است و بدون اون دانش‌آموز در معرض آسیب قرار می‌گیره

1 پسندیده

ما همینطوری در خاور میانه بین یه عالمه خشم و جنگ هستیم
حالا اگر مدرسه رو کلا از این حس ناموزون پاک کنیم، از زندگی بچه‌ها که حذف نمیشه
صرفا تجربه زندگی صلح‌آمیز رو هم خواهند داشت و به نظرم بین این همه فشار روانی باهاش موافقم!
فکر نمیکنم منظور خانم خانم سعیدی هم حذف احساس بوده باشه!
منظورشون کاهش میزان خشونت در مدارس و زندگیه که خیلی ایده خوبیه!

میدونید ما با چه حجم زیادی از خشونت مواجهیم؟
تنبیه بدنی هنوز در خیلی از خانه‌ها وجود داره!
خشونت علیه زنان هنوز که هنوزه وجود داره!
خیلی از دانش‌آموزان بارها شاهد نزاع و درگیری بودند!
و…
خواهش می‌کنم فقط محله‌های احتمالا آرام‌تر و در رفاه‌تر خودتون رو نبینید..

این بچه‌ها باید بتونن تصوری از دنیای بدون خشونت داشته باشند!

2 پسندیده

خدا قوت
وقتی حرف از زندگی میزنیم یعنی قراره روال عادی تعامل بین انسان‌ها جاری بشه.
خب تو روند عادی زندگی هم احساسات بروزات مختلفی رو دارند.
نگاه نسبت به کودک متاسفانه تو پارادایم غرب تعریف میشه در حالیکه ما خودمون تو نگاه ایرانی-اسلامی تعریف تقریبا واضحی رو داریم.
یعنی وقتی از لفظ کودک استفاده میکنیم باید بیایم و نظیرش رو تو سه هفت سال سیادت، عبادت و وزارت بیابیم.
اگه منظور از کودک سن ۶ تا ۱۱ سال هست به نظرم بهتره با رفتار دو پایه تعریف کنیم.
مثلا پیش دبستان و اول به تناسب درگیری‌های عادی با همسالان سن یادگیری مدیریت خشم و نحوه‌ی ارائه حس عصبانیت با سایر هم‌سالان هست. تا حد بسیار کمی هم باید با بحث دشمن در قالب داستان‌ها و نمایش‌ها آشنا بشن و با دشمن اصلی کشورشون هم آشنا بشن.

اگر در مورد پایه پنجم و ششم هم گفتگو کنیم باید بتونن علاوه بر مدیریت خشم در تعاملات با همسن و آشنا و غیرآشنا، برای مبارزه با دشمن اصلی در سطح سن خودشون طراحی‌هایی رو داشته باشند.

2 پسندیده

همون غربی که ایران رو تو جنگ تحمیلی به خاطر حضور نوجوانان تروریست معرفی میکرد برای ترغیب نوجوانان اوکراینی کارتون و کلیپ میسازه.

2 پسندیده

سلام وقت تون بخیر به نظرم یکی از ضروری‌ترین بخش‌های گمشده آموزش رسمی ماست زندگی بدون خشم اگه درست طراحی بشه، صرفاً شعار اخلاقی نیست؛ می‌تونه واقعی‌ترین درس زندگی باشه
بچه‌ها یاد می‌گیرن خشم یعنی چی، چرا درونشون می‌جوشه، چطور می‌تونن اون انرژی رو بفهمن و بی‌خطر بیانش کنن. کاملا با خشم آشنا میشن این جور آموزش‌ها، اگر از دبستان شروع بشه خیلی بهتره بچه ها تو بزرگسالی کمتر خشمگین، خسته میشن

1 پسندیده

راستش چیزهایی که میگید خیلی خوبه اما هنوز با اسمش مشکل دارم!

بله عزیزم یکی از احساسات هست. ولی باید راه کنترل ان را بیاموزیم. باید بدانیم خشم همیشه اولین خسی است که به سراغ ما میاد. همیشه سعی کنیم اولین حس را کنار بگذاریم و بعد با منطق ، تصمیم درست بگیریم و رفتار درست را انجام دهیم

منطور از خشم ، کنترل در رفتار و صحبت کردن هست.
در تمام سنین…
حتی من معلم…
وقتی دوستم کاری را می کند که من نمیپسندم حس خشم در من شعله ور می شود. حال برای بروز آن چه کاری می توانم بکنم؟؟؟

1 پسندیده

دقیقا
مهم اینه بدونه حالا که خشمگینه بدای بروزش و برای رفعش چه کار می تونه بکنه

من معلم با یک نگاه محبت آمیز و کمی سکوت و دوری از تحقیر، کلاسی ارام برای بچه هایم رقم بزنم…
هدف ما حذف این احساس نیست
خوب شناختن آن و کنترل کردن آن است…

دفاع از خود بدون خشم…
توصیه امیرالمومنین علی علیه السلام…
حتی در قبال دشمنت، وقتی خشمگینی حمله نکن…

پس منظور شما خودمدیریتی یا خودکنترلی بوده
باهاتون موافقم

خودکنترلی حتی برای استفاده زیاد از تلفن همراه - پرخوری و..و هم عالیه


اگر گفتید مال کدوم پایه است؟ :heart_eyes:

واااااااااااااای یادش بخیر :orange_heart:سوم راهنمایی اینو داشتیم خوشحالم از اینکه هنوز با معلم ادبیاتم در ارتباطم :heart_eyes:خاطرات شیرینی رو یادآوری کردین بانو:sparkles::white_heart: